ترمهترمه، تا این لحظه: 10 سال و 6 ماه و 17 روز سن داره

روزهای قشنگ ترمه

راه افتادن دخمله

امروز 14 آبان 93 دخمل ما کامل راه افتاد یعنی اسمش دیگه راه رفتن شده...خودت میاستی و سه تا فرشو رد میکنی ازاین ور خونه میری اونطرف...تازه ایستاده وهمراه راه رفتن رقصیدی  بابا و ماما و نی نی و درختو میگی دخخخخخ حرف خخخخ رو با غلظت میگی عشقم...  چراخ میگی عاششششقتیم بلا ...
14 آبان 1393

تولد یک سالگی

تولد تولد تولدت مبارک مبارک مبارک تولدت مبارک بیا شمعا رو فوت کن که صد ساله بشی دخترم سی مهر ماه چهارشنبه تولد یک سالگیت بود خانومم...اما به خاطر اینکه مهمونا همه تشریف بیارن ما جمعه دوم ابان گرفتیم.یه جشن فوق العاده شیک و مفصل و خوب که خیلی به هممون خوش گذشت.تو هم خانوم بودی وحسابی نانای کردی....حالا عکس ها رو میزارم......تو عاشق کارتون مینیون ها هستی...عاشق عروسکاشون به همین خاطر تم تولدت مینیون بود....خاله ها هم خیلی به مامای کمک کردن.....مامی برات سنگ تموم گداشته هااا ...
8 آبان 1393

پایان دوازده ماهگی

دخترم واکسن پایان 12 ماهگی زد به بازوی کوچولوت ...قدت 75 وزنت10/800 دورسر 45.شدیداغریبی میکنی با دکترت.با بابا محسن رفتیم چون من تنهایی نمیتونستم حریف جیغات بشم دخملم خانوم شده....بدون کمک دیگه راه میری شش قدم هفت قدم میری.غذا که دیگه همه چی میتونی میل کنی دختر کوچولوم...دندونات هشت تا داشتی که هر طرف دو تا دیگه سفید زده بیرون...دور اون دندونای خوشگلت بگردم یادم رفت بگم صدای حیواناتو میدونی..میگی پیشی maoo..ب بیی میگه baa صدای گاو و جوجو رو میگی ..کلاغ پر و لی لی حوضک بلدی البته دو ماهه که یادم رفته بگم  دیگه نی نی و بای بای . مامان . بابا میگی به به میگی دورت بگردددددددده مامانت گلکم ...
8 آبان 1393
1